«دست بد» یک رمان جنایی و پلیسی متفاوت و سرشار از ارجاعات و روابط بینامتنی در ادبیات داستانی ایران است. آنچه وقفیپور در «دست بد» پیش روی مخاطب قرار میدهد، متفاوتتر از تجربههای پیشینمان در ادبیات جنایی و حادثهای ایران است. چگونگی حل معما، شخصیتپردازی کاراگاه و قاتل داستان و همچنین نثری که او برای روایتش انتخاب میکند همگی دارای مؤلفههایی هستند که به این تفاوت هویت و حقیقت میبخشند. حجت بداغی معتقد است رمان «دست بد» یک رمان روشنفکری است. نه از این جهت که کارگاه عربزاده ویتگنشتاین میخواند. نه چون ساختار این رمان با ساز و کار رمان پلیسی همسو نیست. در این رمان حواشی بیشتر از وقایع برای کارگاه عربزاده اهمیت دارد.